معنی فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق, معنی فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق, معنی tckاjbi، اcab، sclcbi، تokاr, معنی اصطلاح فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق, معادل فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق, فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق چی میشه؟, فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق یعنی چی؟, فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق synonym, فرمانده، ارشد، سرکرده، تخماق definition,